به گزارش«نماینده»، بهمنماه امسال که از راه برسد، ۲۳ ساله میشود؛ ۲۳ سالهای اصلاحطلب! اصلاحطلبی با ملغمهای از اندیشههای محافظهکارانه و مدرن؛ امروزی در عین سنتی. حزب کارگزاران سازندگی در آستانه انتخابات مجلس پنجم، به واسطه اختلافات اندیشهای و راهبردیاش با نیروهای منتسب به راست سنتی، به طور مشخص جامعه روحانیت مبارز، در آسمان سیاست ایران سربرآورد و نام خودخوانده «راست مدرن» را بر خود نهاد!
این حزب که شالوده اصلیاش، از تکنوکراتهای حاضر در دولت هاشمی رفسنجانی شکل گرفته، توسعه اقتصادی را مقدم بر توسعه سیاسی میداند و معتقد است بدون توسعه در حوزه اقتصادی، تلاش برای توسعه سیاسی، امری مُهمَل خواهد بود. همین اندیشه هم باعث شد تا فردای اولین نشست خبری محمد خاتمی -پس از انتخاب به عنوان رئیسجمهور در خردادماه سال ۷۶- غلامحسین کرباسچی و محمدعلی نجفی طی دیداری خصوصی با وی، اعلام کنند، «توسعه سیاسی» نباید در صدر الویتهای دولت اصلاحات قرار بگیرد!
ارادت به اندیشه «عملگرایی سیاسی» و دارابودن انعطاف لازم جهت زیست در شرایط سخت، کارگزاران سازندگی را در میان اصلاحطلبان، واجد جایگاهی ویژه کرده است. بر همین اساس، حزب کارگزاران هر چند در مقاطعی از سالهای حیاتش، دچار سکتههای خفیف شد اما هیچگاه دچار ممات نشد؛ برخلاف سازمان مجاهدین انقلاب و جبهه مشارکت که یک سال پس از نقشآفرینی موثر و واضح در فتنه ۸۸، دچار انحلال شدند.
کارگزارانیها، امروز حامی دولت حسن روحانی محسوب میشوند؛ هر چند به طور جسته و گریخته و بعضا همه جانبه، نقدهای مفصلی را به کارکرد و عملکرد دولت روا میدارند. حزب کارگزاران، اخیرا در بیانیهای نسبتا تند، برونداد مدیریتی محمدباقر نوبخت در «سازمان برنامه و بودجه» را به تیغ نقد کشید؛ امری که به مذاق حزب «اعتدال و توسعه» که نوبخت دبیرکلی آن را به عهده دارد، چندان خوش نیامد.
درگیری رسانهای میان این دو حزب حامی دولت، باعث شد تا به سراغ «یدالله طاهرنژاد» عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران و نماینده دوره پنجم مجلس شورای اسلامی برویم. موضوع بحث ما البته محدود به این بیانیه نبود؛ ما درباره عملکرد تیم اقتصادی دولت هم صحبت کردیم؛ درباره رابطه حسن روحانی با مجلس و البته درباره عملکرد محمود واعظی رئیس دفتر رئیسجمهور؛ اندکی هم پیرامون «پارلمان اصلاحات» بحث کردیم؛ طرح جدید اصلاحطلبان برای وحدت.
در ادامه مشروح گفتگو با یدالله طاهرنژاد را میخوانید:
*شاید بهتر باشد از درگیری اخیر دو حزب کارگزاران و اعتدال و توسعه آغاز کنیم. اخیرا بیانیهای از سوی حزب کارگزاران در نقد عملکرد اقتصادی دولت منتشر شد و در مقابل، حزب اعتدال و توسعه با انتشار بیانیهای، این عمل کارگزاران را تقبیح کرد.
درگیری وجود نداشت، حزب کارگزاران بیانیه ای تحلیلی درباره اوضاع کشور منتشر و روند اداره کشور، تنگناهایی که برای معیشت مردم ایجاد شده بود و به طور مشخص نظام برنامهریزی کشور را مورد نقد قرار داد؛ در این بیانیه تاکید شد که نظام برنامهریزی کشور، کارآمدی ندارد و فردی که در این سیستم است، برای این کار مناسب نیست؛ این سازمان باید ترمیم و تقویت شود تا سایر اضلاع دولت کارآمد شود.
*به طور مشخص آقای نوبخت؟
بله؛ حالا تصادفا این فرد، دبیرکل یک حزبی هم است؛ به ما چه مربوط! ایشان که به اعتبار دبیر کلی حزب اعتدال و توسعه در آن پُست ننشسته است بلکه به اعتبار خود آقای نوبخت در آن سمت قرار دارد. حزب اعتدال و توسعه آمد و به بیانیه ما جواب داد؛ در حالی که اصلا ربطی به این حزب نداشت.
اگر در ایران کسی بخواهد آقای جهانگیری را نقد کند، در واقع کارگزاران را نقد نکرده است. آقای جهانگیری به اعتبار اینکه یک زمانی رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران بوده، الان معاون اول نیست؛ بنابراین دخالت حزب اعتدال و توسعه و موضع گیری آن ها بیجا، غلط و غیرضرور بود.
*با توجه به درگیریهای دو طیف کارگزاران نظیر آقای جهانگیری و اعتدال و توسعه نظیر آقایان بانک و نوبخت و واعظی، شاید مساله اخیر بر سر آقای نوبخت، حساسیت بیشتری ایجاد کند.
آقای جهانگیری اصلا با این آقایان درگیری ندارد.
*ناهماهنگی هم وجود ندارد؟
خیر.
*در تیر ماه امسال، شایعه استعفای جهانگیری از دولت مطرح شد. عبدالله ناصری درباره جزییات آن استعفا گفت جهانگیری در جلسهای اقتصادی، طی درگیری کلامی با تیم اقتصادی نزدیک به رئیس جمهور، تهدید کرده استعفا می دهد.
ناهماهنگیهایی وجود دارد اما نام آن درگیری نیست. ناهماهنگی با درگیری فاصله زیادی دارد.
*اما وقتی ناهماهنگی زیاد شود، لاجرم به درگیری هم منجر خواهد شد.
نه لزوما، شاید کسی که احساس کند نمی تواند هماهنگ باشد، کنار بکشد. از ناهماهنگی تا درگیری، مراحل مختلفی وجود دارد. شاید این مساله از ناهماهنگی هم رقیق تر باشد چون آقای جهانگیری به انتصاب برخی اعضای تیم اقتصادی دولت از همان ابتدا انتقاد داشت.
*از همان ابتدا یعنی از ابتدای دولت یازدهم؟
بله. آقای سیف را برای بانک مرکزی، آقای نوبخت را برای سازمان برنامه و بودجه و حتی آقای کرباسیان را برای وزارت اقتصاد مناسب نمی دید و از همان ابتدا به آقای روحانی هشدار داده بود.
*این هشدارها علنی نشد.
بله؛ این مسائل داخلی دولت است. نهایتا رئیسجمهور است که تصمیم میگیرد و آقای جهانگیری باید بپذیرد معاون ایشان است. بنابراین هیچ درگیری میان حزب اعتدال و توسعه و کارگزاران وجود نداشته است. بسیاری از اعضای حزب اعتدال و توسعه از دوستان بسیار خوب ما هستند.
*نسبت حزب کارگزاران با دولت چگونه تعریف میشود.
حامیِ منتقدِ دلسوز.
*حزب اعتدال و توسعه هم به همین صورت تعریف میشود؟
اعتدال و توسعه منتقد دولت نیست.
*همین منتقد نبودن، منجر به اختلاف موضع میان شما و اعتدال و توسعه نمیشود؟
اختلاف موضع به معنی درگیری نیست. ما با اصولگرایان هم اختلاف موضع داریم.
*شما با اصولگرایان نقطه مشترک ندارید اما با اعتدال و توسعه، نقطه و منفعت مشترک که نامش دولت است، دارید. نمیشود این دو را با هم مقایسه کرد.
ببینید؛ منافع که منافع ملی است. اینجا کسی برای خود، منافع حزبی و گروهی قائل نیست. حزب کارگزاران برای خود چنین منافعی در نظر ندارد؛ موضوع منافع ملی است و بر سر منافع ملی هیچ کسی حق ندارد منافع حزبی و شخصی خود را مطرح کند. بیانیه حزب کارگزاران، در جهت دفاع از منافع ملی بوده حالا میخواهد به هر جایی اصابت کند، مهم نیست. آنچه اهمیت دارد، مصالح و منافع ملی است.
*آقای حسین مرعشی اخیرا گفت که ما در سال ۹۲ اصلا با اعتدال و توسعه ائتلاف نکردیم، این حرف چقدر سندیت دارد؟
ائتلاف نکردیم! حزب اعتدال و توسعه در سال ۹۲ اصلاً نمود و فعالیت و تشکیلاتی به آن صورت که بتواند تأثیرگذار باشد، نداشت که حالا ما میخواستیم با آنها ائتلاف کنیم. ما(حزب کارگزاران) در قالب ائتلاف اصلاحطلبان فعالیت میکردیم و حزب اعتدال توسعه هم به این ائتلاف پیوست.
* در ستاد انتخاباتی آقای روحانی، افرادی مانند نوبخت و بانک حضور داشتند.
نمیخواهم بگویم حضور نداشتند اما اینطور هم نبود که به قول شما ما میخواستیم در سال ۹۲ با آنها ائتلاف کنیم. در واقع ائتلاف اصلاحطلبان از آقای روحانی حمایت کرد.
* به هر حال ما در سال ۹۲ دیدیم که جریان اعتدال با جریان اصلاحطلب، ائتلاف کرد.
اعتدال که جریانی نداشت، یک حزب اعتدال و توسعه بود که قبل از آنکه آقای روحانی رئیس جمهور شود، محدود به شورای مرکزیاش بود و فعالیت، ساز و کار و ساختاری از اعتدال و توسعه دیده نشده بود.
*در میان فعالین جبهه اصلاحات، حزب کارگزاران در مقایسه با دیگران، مواضع تندتری نسبت به عملکرد دولت دارد. دلیل اتخاذ این مواضع تند چیست؟
در میان اعضای حزب کارگزاران، عوامل تکنوکرات بیشتری حضور دارند که مسائل دولت و اجرا را میشناسند. آن کسی که این مسائل را میفهمد، زودتر متوجه می شود که در کجای کار، ایراد وجود دارد؛ بنا براین، نمی تواند سکوت کند تا کار به جایی برسد که راه بازگشت، مسدود شود؛ برای همین می بینید که همه عناصر کارگزاران که قبلاً سابقه کار اجرایی داشته اند، نقد می کنند. شاید در دیگر احزاب اصلاح طلب این مسئله کمتر دیده شود.
احزاب دیگر اصلاحطلب هم که سابقه تکنوکرات بودن را دارند، مشغول نقد هستند اما در حزب کارگزاران، عناصر بیشتری از تکنوکرات ها حضور دارند. اینکه ما همه کارها را به گردن آمریکا و برجام و اینکه بگوییم نمی گذارند کار کنیم، بیندازیم که درست نیست. واقعیت این است که کارهایی را می توان انجام داد که انجام نمی دهیم و راه هایی هست که نمی رویم.
ظرفیت اقتصاد ایران، به قدری بالاست که نباید تا این حد در قیمت ارز، سکه و کالاهای اساسی، ناپایداری وجود داشته باشد. علت بخشی از این ناپایداری ها، بی تدبیری و ناکارآمدی است. عناصر تکنوکرات کارگزاران که به امور اشراف دارند، نمیتوانند نسبت به چنین مسائلی سکوت کنند.
* این راه حلها در دولت باید توسط چه کسی ارائه شود؟ یعنی ما در دولت باید از چه شخصی انتظار داشته باشیم که برای برون رفت از مشکلات اقتصادی نظر بدهد و راهبری کند؟
مسئولیت در دولت، یک مسئولیت عمومی است؛ یعنی عملکرد همه وزراء به پای دولت نوشته می شود. دولت اساساً پدیده ای یکپارچه است. یعنی وزیران، مسئول اداره امور اجرایی کشور هستند؛ بنابراین اگر وزیر مشکل دارد، این در حقیقت مشکل رئیس جمهور است و اگر معاون رئیس جمهور مشکل دارد، باز هم مشکل رئیس جمهور است و قاعدتاً اگر کسی مشکل دارد، باید کنار گذاشته شود. دولت یعنی رئیس جمهور و وزرا. اگر رئیس جمهور می بیند چرخی لَنگ است و کشش و اندیشه سالمی برای بهبود امور وجود ندارد، می تواند آن عنصر را عوض کند.
*اما این اتفاق نمیافتد...
در این صورت، مجلس مجبور میشود دنبال استیضاح برود. مجلس ابتدائا از رئیسجمهور برای ترمیم و تقویت تیم اقتصادی دولت دعوت کرد اما وقتی دید رئیسجمهور اقدامی نمیکند، خودش وارد شد و از خود رئیسجمهور برای حضور در مجلس دعوت کرد و در نهایت از پاسخ وی قانع نشد.
*احساس می شود دولت در انجام وظایف خود، سنگین عمل می کند. الان دولت بیش از یک ماه است که سخنگو ندارد و برای جایگزینی آقای نوبخت هم اقدامی نمیشود. با وجود تأکید موکد کارشناسان در ترمیم تیم اقتصادی دولت، باز هم شاهدیم که آقای روحانی اقدامی انجام نمی دهد. آیا آقای روحانی منتظر ایجاد شرایط خاصی است تا پس از آن، دست به کار شود و اقدام کند یا اینکه اساساً ایشان روی مسائلی که کارشناسان بحث دارند، دغدغه آنچنانی ندارد؟
انسان احساس میکند بعد از اینکه موضوع برجام به مشکل خورد و آمریکا از برجام خارج شد، دولت، مقداری دچار لَختی شد و به شدت ساختار تصمیم سازی و تصمیم گیری در دولت کند شد؛ این کُندی، برای شرایط مواج و سیال جامعه امروز ایران، می تواند اثرات بسیار سوئی داشته باشد.
من تصور میکنم دولت برای اینکه از این شرایط خارج شود، باید در درون خود خانهتکانی اساسی انجام دهد و به سمت نیروهای جوانتر و باانگیزهتر و امیدوارتر برود تا در شرایط بحرانی، تصمیم بگیرند. ما امروز به شدت دچار مشکل بی تصمیمی هستیم.
ما در گمرکات کالا داریم اما نمیتوانیم ترخیص کنیم؛ از بس که گمرک، وزارت صنعت و سایر سازمان های ذیربط، مانع ایجاد میکنند. الان بسیاری از کمبودها، کمبودهای مصنوعی است چون کالا وجود دارد اما امکان ترخیصشان نیست. آدم گاهی احساس می کند که این موانع به طور مصنوعی ایجاد شده است.
ما ۴۵ روز برای ثبت سفارشِ ماده اولیهّ خط تولید -که نمی تواند یک دقیقه از کار بیفتد- پشت درب وزارت صنایع ماندیم؛ این مسئله قابل درک نیست. دولت حتماً به خانه تکانی نیاز دارد؛ دولت، عناصری که احساس می شود، کارآمدی لازم را ندارند را با عناصر کارآمدتر جایگزین کند.
*شما گفتید که پس از برجام، دولت دچار لختی شده است. من از صحبت شما اینگونه برداشت می کنم که دولت روی سیاست خارجی سرمایه گذاری بیش از حدی انجام داد و به نوعی برای اداره امور، فاقد پلن B بود.
البته تیم اقتصادی دولت از همان ابتدا (دولت یازدهم) لَخت بود اما پس از برجام بسیار وا رفت!
* یعنی تاکید بر برجام و سیاست خارجی، به نوعی ضعفهای تیم اقتصادی دولت را پوشانده بود؟
این تیم اقتصادی براساس ظرفیت بینالمللی که در اختیارش بود، شکل گرفت اما اکنون که آن ظرفیت وجود ندارد، ابتکار عمل را از دست داده و منفعل شده است. البته آقای روحانی اساساً از همان ابتدا همینطوری بود! یعنی آدمی نبود که بخواهد سریع تصمیم بگیرد و اقدام کند. همیشه با تأنی و تأمل تصمیمگیری کرده است؛ در دولت اول هم به همین صورت بود؛ یعنی در دولت اول هم تغییر آنچنانی ایجاد نکرد و تصمیمات اساسی هم برای کشور گرفته نشد. عمده وقت و فضای ذهنی دولت، معطوف به مذاکرات و برجام شد؛ البته برجام دستاورد خوبی بود و توانست مناسبات ما با دنیا را بهبود ببخشد اما کافی نبود. دولت باید در ابعاد مختلف نقش آفرینی می کرد اما به نظر می رسد در ابعاد دیگر نتوانستیم در حد انتظار ظاهر شویم. البته دولت اول، در مجموع کارنامه خوبی داشت.
*تیم اقتصادی که امروز در دولت حضور دارد، در دولت یازدهم هم حضور داشت. چه فرقی هست که می فرمایید دولت اول کارنامه خوبی داشت؟
البته تغییراتی انجام شد؛ مثلاً وزیر اقتصاد که در دولت اول موفق بود، عوض شد همچنین محور مسائل اقتصادی آقای جهانگیری بود و در این دولت نقش وی کمرنگتر شد. در دولت اول، آقای نهاوندیان تقریبا در اقتصاد هیچ نقشی نداشت اما امروز، معاون اقتصادی است که بانک مرکزی علناً زیر نظر و توجهات ایشان قرار گرفته است.
*شما گفتید که روحانی امروز همان روحانی سال ۹۲ است؛ یعنی کسی که با تأنی تصمیم می گیرد. چرا در سال ۹۲، اصلاح طلبان این ضعف در عمل و تصمیم گیری را به مردم گوشزد نکردند؟
آنقدر شاهد رفتارهای شتابزده، هیجانی و احساسی در دولت احمدی نژاد بودیم که واقعاً احساس می کردیم در کشور جای تأمل و تدبیر خالی است؛ بنابراین آقای روحانی را بسیار با صلاحیت میدیدیم؛ در مجموع آقای روحانی در برجام بسیار زحمت کشید و کار خوبی بود اما متأسفانه با اقبال ملی مواجه نشد؛ اگر اصولگراها هم مانند اصلاحطلبان از این تصمیم ملی حمایت میکردند، فرجام برجام به اینجا ختم نمیشد که آمریکاییها جرأت کنند از آن خارج شوند.
شکاف داخلی در ایران، به تصمیم هیئت حاکمه در آمریکا بسیار کمک کرد؛ البته تحریکات سعودیها و اسرائیل هم بیتأثیر نبود. ما باید مانند قطعنامه ۵۹۸، روی برجام هم اجماع ملی میکردیم. در این صورت کار برای مخالفین برجام بسیار سخت میشد که بخواهند با آن درگیر شوند.
*الان به لحاظ ارگانیک، میان حزب کارگزاران و دولت رابطه منسجمی وجود دارد؟ یعنی میان حزب کارگزاران و دولت آیا حلقه واصلی هست؟
خیر؛ حلقه ای که به شکل سازمانی، کارگزاران را به دولت وصل کند، نداریم. آقای روحانی با هیچ جریان سیاسی ای چنین حلقه ای ندارد.
*چون اینگونه جا افتاده که حزب کارگزاران رابطه ویژه ای با دولت دارد؟
خیر؛ نفراتی که از کارگزاران در دولت حضور دارند، به اعتبار کارگزارانی بودنشان نیست.
*به هر حال آقای جهانگیری، در دورهای، رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران بود.
بله؛ اما به اعتبار این مسئولیت در دولت حضور پیدا نکرده بلکه به اعتبار اینکه رئیس ستاد انتخاباتی آقای هاشمی بود و پس از آن، رئیس ستاد انتخاباتی آقای روحانی بود، معاون اول شد. آقای روحانی در دولت دوم خود، جلسات افطاریاش با احزاب را هم لغو کرد و الان، هیچ ارتباطی میان وی و احزاب وجود ندارد؛ حتی اخیراً آقای روحانی گفت که احزاب به مدت دو سال به مرخصی بروند! یعنی نه تنها هیچ ارتباط سازنده ای با احزاب ندارد بلکه به نوعی آنها را مورد توهین هم قرار داده است. این حرف آقای روحانی بسیار تند بود و باعث ایجاد کدورت بیشتر میان احزاب و آقای روحانی شد.
*پیشنهادات کارگزاران در حوزههای مختلف به ویژه اقتصادی، چگونه به دولت و به طور مشخص به رئیسجمهور منتقل میشود؟
از طریق آقای جهانگیری؛ آن هم به شکل غیر مستقیم.
*یعنی آقای جهانگیری در جلسات حزب کارگزاران شرکت میکند؟
آقای جهانگیری که وقت ندارد در جلسات کارگزاران شرکت کند؛ خودش هم این مسئله را عنوان کرده؛ خود ما به خدمت ایشان میرسیم و مسائل را منتقل میکنیم.
*بیشتر در چه حوزههایی، مسائل را منتقل میکنید؟
بیشتر در حوزه اقتصادی و معیشت مردم.
*به طور ریزتر و دقیقتر میفرمائید چه برنامهای ارائه دادهاید؟
ما در سال های گذشته یعنی از زمان انتخاب آقای روحانی در سال ۹۲ تاکنون، به کرات طی نامه ها و گزارشات متعدد، رئیس جمهور را از طریق آقای جهانگیری در جریان تحولات قرار داده و از طریق آقای مرعشی در دولت و کارگروهی که به عنوان گروه مشورتی بوده، پیشنهاداتی ارائه کرده ایم.
* یعنی در اصل آقای مرعشی حلقه وصل کارگزاران و دولت است؟
در دولت اول، آقای مرعشی به آقای جهانگیری وصل بود اما در دولت دوم، همین مورد هم وجود ندارد.
*یعنی در دولت دوم جلسهای با آقای جهانگیری برگزار نکردهاید؟
برگزار کردهایم اما این جلسات لزوما باعث این نمیشود که پیشنهادات ما به اطلاع آقای روحانی برسد؛ چون آقای جهانگیری، دیگر محور فعالیتهای اقتصادی کشور در دولت نیست. در دولت اول، ایشان محور بود و تیم اقتصادی را خودش مدیریت میکرد اما امروز این کار به عهده خود آقای روحانی است.
*یعنی شما پیشنهاد میدهید اما به رئیس جمهور منتقل نمیشود؟
اگر هم منتقل شده باشد، تاثیرش را ما ندیده ایم.
*ریز برنامههای شما که به آقای جهانگیری ارائه شده، چیست؟
ما ازهمان اول، روی قیمت ارز و ثابت نگه داشتن آن و حتی روی ثابت نگه داشتن قیمت برخی اقلام اساسی، به صورت مصنوعی، اشکال داشتیم. باید بر اساس برنامه قیمت ها به تدریج افزایش پیدا می کرد تا به یک باره انفجار ایجاد نکند.
*آیا از خود آقای جهانگیری پرسیدهاید که علت کم رنگ شدن نقشش در دولت دوم آقای روحانی چه بوده است؟
مسائلی میان آقای جهانگیری و رئیسجمهور وجود دارد که به خودشان مربوط میشود و ما هم چندان کنکاشی در این زمینه انجام نداده ایم. در دولت دوم، آقای واعظی به عنوان رئیس دفتر، نقش آفرینی بیشتری داشته است و کمتر به آقای روحانی اجازه داده تا از سایر حوزههایی که در اختیارش است، استفاده کند؛ به خاطر همین، دولت، هر روز تنهاتر و بیحامیتر شده است. از این حیث باید بگوییم عملکرد آقای نهاوندیان مثبت تر از آقای واعظی بوده است!
*این مطلبی که درباره آقای واعظی مطرح کردید، برداشت شما بوده یا صحبت آقای جهانگیری؟
برداشت خود ما این بوده است.
*با توجه به سابقه حضورتان در مجلس پنجم، نوع رابطه آن مجلس با دولت آقای هاشمی رفسنجانی چگونه بود؟
آقای هاشمی کلا با جامعه به طور پدرانه برخورد می کرد و با مجلس هم همین طور بود؛ یعنی رابطه بسیار نزدیک، دوستانه و صمیمانه ای با مجلس داشت. به عنوان مثال، من در مجلس پنجم، در یک سال منتهی به دولت دوم آقای هاشمی، سه بار با ایشان ملاقات کردم و توانستم مطالب را به طور شخصی به خود ایشان اعلام کنم.
*در قالب کدام جایگاه؟
من آن زمان، نایب رئیس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس بودم اما دیدارهای من با آقای هاشمی، ربطی به کمیسیون نداشت. من در رابطه با مسائل کشور به طور شخصی از آقای هاشمی وقت می گرفتم و مطالب را به سمع و نظر ایشان می رساندم. نمایندگان دیگر هم اینگونه بودند و به آقای هاشمی دسترسی داشتند اما الان دسترسی نمایندگان به رئیس جمهور بسیار سخت شده است؛ حتی فراکسیون امید نتوانسته یک دیدار بلاواسطه با رئیس جمهور داشته باشد.
علت اینکه نمایندگان دست به کار شده اند تا از رئیس جمهور سوال کنند، همین است که رئیس جمهور وقت نگذاشت که در جلسات غیر علنی با این ها بنشیند و خصوصی صحبت کند. اگر این وقت گذاشته می شد و سوالات و ابهامات و دغدغه های نمایندگان مورد توجه قرار می گرفت و پاسخ داده می شد، این پاسخ دیگر به صحن علنی مجلس کشیده نمی شد که این تبعات را هم به بار بیاورد.
آقای خاتمی هم مانند آقای هاشمی بود؛ یعنی برای نمایندگان وقت می گذاشت. نمایندگان هر وقت می خواستند با ایشان دیدار می کردند. حتی مجلس پنجم که اکثریت آن دست اصولگرایان بود، به همه اعضای کابینه پیشنهادی خاتمی(در سال ۷۶) رای مثبت داد. مجلس ششم هم که طبیعتا با دولت آقای خاتمی همراه تر بود.
من فکر می کنم اشکال از دولت و آقای روحانی باشد که الان میان دولت و مجلس این نقار ایجاد شده است وگرنه اکثریت مجلس طرفدار دولت است و اصلا به دلیل حمایت از دولت رای آوردند و به مجلس آمدند. ارتباط نه وزرا و نه شخص آقای رئیس جمهور با نمایندگان مجلس، سازنده و صمیمانه نبوده است و نمایندگان همیشه در جلسات مختلف می گویند وزرا به آنها وقت نداده و به سوالاتشان پاسخ قانع کنندهای نمیدهند. وقتی ارتباط به این شکل باشد و نمایندگان ملت نتوانند با دولت از جمله رئیس دولت و وزرا دیدار کنند، مشکل پیش میآید.
*فکر نمیکنید آقای روحانی به طور تعمدی دارد به این فضا دامن میزند تا هزینههای اقدامات دولت را به پای مجلس بگذارد. یعنی به جامعه این پیام را منتقل کند که مجلس با سوال و استیضاحهای متعدد، مشغول ایجاد دستانداز در مسیر دولت است؟
من بعید می دانم آقای روحانی تعمدی داشته باشد؛ به نظر من دفتر آقای روحانی، از کارآمدی لازم برای انجام رسالت سنگینی که به دوش دارد، برخوردار نیست؛ همچنین نقش معاون پارلمانی رئیس جمهور هم بسیار مهم است؛ کل معاونین پارلمانی وزارتخانه ها از طریق معاون پارلمانی رئیس جمهور با مجلس در ارتباط هستند؛ بنا براین، اگر موتور اصلی کار خود را به خوبی انجام ندهد، به نوعی روی همه اجزای دولت تاثیر می گذارد لذا باید در حوزه معاونت پارلمانی رئیس جمهور تحرک بیشتر و تعامل سازنده تری صورت بگیرد.
حضرت امام فرمودند که مجلس در راس امور است؛ در این صورت همه باید به آن توجه کنند اما وقتی توجه نشود، حتما امور کشور مختل خواهد شد. بخشی از وظیفه وزرا پاسخگویی به نمایندگان مجلس است. نمایندگان به وزرا رای اعتماد داده اند تا کشور را بر اساس قانون برنامه و قوانین موضوعه، اداره کنند. نمایندگان مجلس حق دارند از وزرا بپرسند که چگونه دارند کشور را اداره میکنند.
*هفته گذشته اولین جلسه از دور جدید فعالیتهای شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان برگزار شد. آیا حزب کارگزاران در این شورا، نمایندهای دارد؟
بر طبق آئیننامه شورای عالی اصلاحطلبان، دبیران کل احزاب عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، عضو شورای عالی هستند. بنابر این دبیرکل کارگزاران، عضو این شورا است.
* آیا از حزب کارگزاران، شخصیت حقیقی هم در شورای عالی اصلاحطلبان عضویت دارد؟
آقای مرعشی.
*وضعیت فعلی شورای عالی اصلاحطلبان که به تازگی آغاز به کار کرده را چگونه تحلیل میکنید؟
هنوز که البته کار شروع نشده و فعلاً در حد اعلام موجودیت مجدد بوده است. برخی نسبت به حضور تعدادی از افراد حقیقی، منتقد و معتقدند که افرادی که به عنوان شخصیت حقیقی به شورا معرفی شدهاند، از شأن و جایگاه ملی برخوردار نیستند؛ شاید چنین مسائلی باعث شود که در آغاز، شورای عالی با مشکل مواجه شود اما به هر حال، مصمم است که کار خود را آغاز کند.
*آغاز به کار مجدد شورای عالی اصلاحطلبان با تأخیر مواجه شد، علت تأخیر وجود همین اختلاف بر سر افراد حقیقی بود؟
بله؛ اختلاف نظرهایی روی ترکیب افراد حقیقی وجود داشت که نهایتآً تفاهم شد؛ چون افراد حقوقی در حقیقت همان دبیران کل احزاب عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات هستند.
*دقیقا روی چه افرادی اختلاف نظر وجود داشت؟
در جزئیات ورود نکنیم بهتر است. در کل، اختلافی بود که میان آقای عارف و آقای خاتمی وجود داشت که نهایتاً حل شد.
*آیا آغاز به کار مجدد شورای عالی اصلاحطلبان در شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، طرح موضوع شده است؟
بله؛
*یعنی آغاز به کار مجدد این شورا، به تصویب شورای هماهنگی رسید؟
بله؛ البته از قبل به تصویب رسیده بود؛ از طرف دیگر، شورای عالی سیاستگذاری هم تعطیل نشده بود که نیاز به مصوبه جدید باشد.
*یعنی آغاز به کار مجدد نیازمند تصویب دوباره نیست؟
خیر؛ شورای عالی اصلاً قرار نبود تعطیل شود که الان به مصوبه ای نیاز باشد. از همان ابتدا قرار بود که فعالیت شورای عالی اصلاح طلبان مستمر باشد. پس از انتخابات سال ۹۶، اشکالاتی به شورای عالی وارد شد. همین مسئله باعث ایجاد وقفه در کار شورا شد؛ البته هیئت رئیسه شورا جلسات خود را برگزار میکرد.
*مگر قرار نبود انتخابات مجلس دهم که تمام شد، شورای عالی اصلاحطلبان به کار خود پایان دهد؟
خیر؛ چنین قراری وجود نداشت.
*شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، از بدو تاسیس خود، در انتخابات مختلف نقش آفرینی کرده و توانسته لیستهای مختلفی را ارائه کند؛ از جمله برای مجلس دهم و شورای شهر کنونی. آیا میان این شورا و منتخبین این لیستها از جمله اعضای فراکسیون امید و اعضای شوراهای شهر و روستا، ارتباطی وجود دارد؟
خیر، اصلا هیچ ساز و کار مشخصی برای ارتباط منظم با فراکسیون امید و شوراهای شهر و روستا تعریف نشده و بخشی از گلهمندیها هم برای همین موضوع است؛ البته قرار شده این ساز و کار تهیه شود تا ارتباطات، منظم تر و سازنده تر پیش برود. برای همین منظور، قرار شده تا دفتری در شورای عالی اصلاح طلبان ایجاد شود تا این ارتباط برقرار شود.
*چه کسانی عضو این دفتر هستند؟
هنوز هیچ چیزی مشخص نیست و فقط کلیات آن مطرح شده است.
*اندکی هم درباره پارلمان اصلاحات صحبت کنیم. آخر و عاقبت این طرح چه شد؟
اساسنامه این طرح در حال نهایی شدن است. امیدواریم این طرح پس از اخذ مجوز از وزارت کشور، بتواند تا اواسط نیمه دوم سال جاری، اعلام موجودیت کند. با آغاز به کار پارلمان اصلاحات، تقریبا همه مسائل مربوط به اعلام مواضع و سیاست گذاریها در جبهه اصلاحات، به پارلمان اصلاحات یا مجمع عالی اصلاح طلبان محول خواهد شد. در جلسه گذشته کمیته سیاسی شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، تقریبا دو سوم مواد اساسنامه پارلمان اصلاحات تصویب شد.
*مواد مهم اساسنامه پارلمان اصلاحات چیست؟
ساز و کار کلی این است که دبیران کل احزاب اصلاحطلب، به علاوه تعدادی از اعضای شورای مرکزی آن احزاب، در پارلمان اصلاحات حضور پیدا کنند.
*مجموعا پارلمان اصلاحات شامل چند نفر است؟
۵۰۰ نفر. پارلمان اصلاحات یک شورای مرکزی دارد که این شورای به طور ماهانه جلسه خواهد داشت و مجمع پارلمان اصلاحات، سالی دو بار جلسه می گذارد و هر بار که جمع میشوند، سیاستهای کلی اصلاح طلبان را تصویب میکنند؛ پس از این، شورای مرکزی پیگیری می کند تا این سیاست ها اجرایی شود. نمایندگان، وزرا، استانداران و سفیران ادوار اصلاح طلب و همچنین تعدادی از هنرمندان، دیگر اعضای پارلمان اصلاحات خواهند بود. ما ۳۰ حزب اصلاح طلب داریم که از هر حزب، ۱۵ نفر میآید که می شود ۴۵۰ نفر؛ ۵۰ نفر هم به دیگران اختصاص داده خواهد شد.
* نحوه انتخاب وزرا، استانداران و سفرای ادوار و همچنین هنرمندان چگونه است؟
برای این منظور، آئیننامهای وجود دارد که شورای هماهنگی جبهه اصلاحات آن را تصویب می کند. براساس این آئین نامه، ۵۰ نفر، علاوه بر آن ۴۵۰ نفر، عضو پارلمان اصلاحات خواهند شد. پس از اخذ مجوز اساسنامه پارلمان اصلاحات از وزرات کشور، وارد فرآیند تدوین این آئیننامه خواهیم شد.
*پارلمان اصلاحات قرار است فرای شورای عالی سیاست گذاری عمل کند؟
بله؛ پارلمان اصلاحات نهاد بالادستی شورای عالی سیاست گذاری خواهد شد.
*یعنی هر چه پارلمان اصلاحات به عنوان مانیفست و چارچوب اعلام کند، شورای عالی سیاستگذاری موظف به اجرای آن خواهد بود.
بله؛ در حقیقت پارلمان اصلاحات جایگزین سران اصلاحطلبان میشود. یعنی پارلمان اصلاحات جایگزین افراد میشود.
*رئیس دولت اصلاحات نظری در رابطه با پارلمان اصلاحات نداده است؟
چرا؛ در جلسه آغاز به کار شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان، از طرح پارلمان اصلاحات استقبال کرد و گفت طرح خوبی است.
*عملکرد دولت، مجلس و شورای شهر تا چه اندازه میتواند روی انتخابات بعدی یعنی انتخابات مجلس یازدهم و سوگیری های سیاسی مردم تأثیر بگذارد؟
تأثیر زیادی میتواند داشته باشد. کسانی که مردم انتخابشان کردهاند، اگر عملکرد قابل دفاعی نداشته باشند، مردم حتما در دوره بعد به آنها رأی نخواهند داد و به آن کسانی هم که این افراد را معرفی کردهاند، دیگر اقبال نشان نخواهند داد.
*تاکنون این عملکرد به نظر شما مثبت بوده است؟
شورای شهر تاکنون موفق بوده اما دولت و مجلس باید تقویت شوند.
نظر شما